جدول جو
جدول جو

معنی صاف دل - جستجوی لغت در جدول جو

صاف دل
(دِ)
صاف درون. صاف ضمیر. بی غل و غش. بی آلایش. رجوع به صاف درون و صافی دل و صافی ضمیر شود
لغت نامه دهخدا
صاف دل
صاف درون: پاکدل بی آلایش آن که باطنش پاک باشد صاف درون صاف ضمیر بی آلایش
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از داغ دل
تصویر داغ دل
کنایه از داغی که بر دل نشسته باشد، اندوهی سخت که از مرگ عزیزی دست داده باشد، مصیبت بزرگ، مصیبت مرگ یکی از عزیزان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زاغ دل
تصویر زاغ دل
سیاه دل، سخت دل، برای مثال زاغ دلان را نفس شوم ده / مغز غلیواژ و سر بوم ده (امیرخسرو - لغتنامه - زاغ دل)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از داغ دل
تصویر داغ دل
کسی که مرگ عزیزی دیده باشد یا از حادثۀ ناگواری اندوهگین باشد، دارای دل داغ دار، شکسته دل، دل شکسته، برای مثال زواره بیاورد از آن سو سپاه / یکی لشکری داغ دل کینه خواه (فردوسی - ۵/۳۸۱)، شبی از شبان داغ دل خفته بود / ز کار زمانه برآشفته بود (فردوسی - ۱/۱۶۸)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از صاحب دل
تصویر صاحب دل
دارای دل و جرئت، دلیر، در تصوف عارف، خداشناس، برای مثال غلام عشق شو کاندیشه این است / همه صاحب دلان را پیشه این است (نظامی۲ - ۱۱۸)، سبک بار مردم سبک تر روند / حق این است و صاحب دلان بشنوند (سعدی۱ - ۶۱)، داری عشق، شوق و عاطفه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پاک دل
تصویر پاک دل
کسی که کینه، حسد و گمان بد به دیگری نداشته باشد، آنکه دلش از کینه و مکر پاک باشد، پاکیزه دل، خوش قلب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بار دل
تصویر بار دل
کنایه از غم، غصه، اندوه، اندیشۀ روزگار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کافر دل
تصویر کافر دل
سیاه دل، بی رحم، ستمگر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از صافی دل
تصویر صافی دل
پاک دل، ساده دل، بی کینه، صاف و روشن، برای مثال طریق صدق بیاموز از آب صافی دل / به راستی طلب آزادگی ز سرو چمن (حافظ - ۱۰۲۰)
فرهنگ فارسی عمید
(دِ)
ساده دل. صافی ضمیر. روشن دل. بی کینه. بی حقد، صاف. صافی. روشن:
طریق صدق بیاموز از آب صافی دل
براستی طلب آزادگی ز سرو چمن.
حافظ
لغت نامه دهخدا
دلدار دلیر، دلسوز، پارسا دارای دل و جرات دلیر، دارای احساسی قوی حساس، سالک عارف، دیندار پارسا با تقوی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صاحب دل
تصویر صاحب دل
آگاه، بینا، روشن ضمیر و عارف
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شاد دل
تصویر شاد دل
خوش طبع و خوشحال
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از داغ دل
تصویر داغ دل
دل شکسته شکسته دل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زاغ دل
تصویر زاغ دل
سیاه دل قسی القلب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غافل دل
تصویر غافل دل
سوتکدل فرناسدل کسی که خاطر او به غفلت گراید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غلاف دل
تصویر غلاف دل
شامه دل تاموره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کافر دل
تصویر کافر دل
سیاه دل بی ایمان، بیرحم ستمگر: (مال بدست کردم تا تو کافر دل پشتواره بندی و ببری) (کلیله و دمنه)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زاغ دل
تصویر زاغ دل
((دِ))
سیاه دل، سخت دل
فرهنگ فارسی معین
تصویری از صاحب دل
تصویر صاحب دل
((~. دِ))
دارای قریحه هنری و حساس، اهل حال، عارف (تصوف)
فرهنگ فارسی معین
تصویری از صاف شده
تصویر صاف شده
Flattened
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از صاف شده
تصویر صاف شده
aplati
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از صاف شده
تصویر صاف شده
уплощённый
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از صاف شده
تصویر صاف شده
abgeflacht
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از صاف شده
تصویر صاف شده
сплющений
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از صاف شده
تصویر صاف شده
spłaszczony
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از صاف شده
تصویر صاف شده
achatado
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از صاف شده
تصویر صاف شده
appiattito
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از صاف شده
تصویر صاف شده
aplanado
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از صاف شده
تصویر صاف شده
afgeplat
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از صاف شده
تصویر صاف شده
सपाट किया हुआ
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از صاف شده
تصویر صاف شده
diratakan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از صاف شده
تصویر صاف شده
평평하게 된
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از صاف شده
تصویر صاف شده
שטוח
دیکشنری فارسی به عبری